۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

جازموریان مهد تمدن ناشناخته


حوزه فرهنگی جازموریان که در جنوب شرقی ایران واقع شده است از لحاظ باستان شناسی و تاریخی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و عواملی همچون نزدیکی به دریا ، موقعیت خاص جغرافیایی ، منابع آبی هلیل رود ، دامپروری و وجود مراتع و خاک حاصلخیز ناشی از رسوب گذاری هلیل رود ، باعث بوجود آمدن فرهنگ و تمدنهایی در این منطقه شده است


  .
سنگواره های عظیم الجثه جانوری که در منطقه زهلکوت جازموریان کشف گردیده مربوط به دوران سوم زمین شناسی و آثار پراکنده ای از دوران پارینه سنگی و دوران نوسنگی مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد دوران شهرنشینی هزاره سوم و دوم پیش از میلاد در دوران مفرغ و آهن می باشد و دوران تاریخی و اسلامی این نکته را تائید می کند که در طول تاریخ یکی از مراکز مهم زیست محیطی ایران و جهان به شمارمی آمده است.
در کاوش باستانی شناسی در منطقه رودبار و قلعه گنج اشیاء عتیقه ای کشف شده که در نوع خود بی نظیر هستند و گویای تمدن دیرینه این شهرستان هستند یکی از این اشیاء بدست آمده ، ظروف عجیب اورکه در روستای رمشک کهنوج که به جام گفتگوی تمدنها شهرت یافته است.
 منطقه رودبار از نظر قدمت تاریخی از اولین تمدنهای بشری است و با  تمدن بین النهرین و مصر باستان برابری می کند و بقایای انسانهای  پارینه سنگی در جای جای رودبار دیده می شود. در حقیقت بدرستی  معلوم نیست چه عاملی باعث ویرانی و نابودی شهرهای این منطقه  گردیده زیر تنها ساختمان دو قلعه در کنوج و منوجان باقیمانده  است که بر روی تپه های سنگی بنا شده اند.
هامون جازموریان در سالهای پر باران زیستگاه مناسبی جهت نمونه های متفاوت پرندگان مهاجر یا حیوانات وحشی است . این هامون پست ترین نقطه جغرافیایی است که در شرق شهرستان واقع شده است .
دو رود بزرگ بمپور از شرق و هلیل رود از غرب به این دریاچه فصلی می ریزند . هلیل رود به عنوان بزرگترین رود دائمی جنوب شرق در مرکز این شهرستان از سمت شمال ( پل بهادرآباد ) وارد حوزه جغرافیایی این شهرستان شده و پس از طی مسافتی طولانی به سمت جنوب شرق امتداد یافته و به جازموریان می ریزد .
در دسته بندی تقسیمات حوزه های فرهنگی شهرستان کهنوج به همراه بافت ، جیرفت و عنبرآباد در حوزه فرهنگی هلیل رود جای می گیرند . آب دائم هلیل رود و طغیانهائیکه طی هزاران سال و چندین بار در سال اتفاق افتاده منجر به انباشت رسوبات آبرفتی در پهنه دشت رودبار شده و در نتیجه خاک بسیار حاصلخیزی را که مستعد کشاورزی بوده فراهم آورده است و بدین ترتیب اجتماعات انسانی بصورت استقرار در آبادیهای کوچک تا بزرگتر در کناره های هلیل رود شکل گرفته است .
دشت جیرفت و دشت رودبار به واسطه این دو عامل مهم ، یعنی آب دائم و خاک حاصلخیز از کهن ترین اعصار زیستگاه و محل استقرار اجتماعات انسانی بوده است . وجود بیش از یکصد تپه ، محوطه باستانی و گورستان شناسایی شده در کناره های هلیل رود واقع در دشت رودبار حاکی از غنای فرهنگی- تمدن در این بخش ناشناخته از جنوب شرق ایران است .
هر چند کاوشهای علمی باستان شناسی در پهنه دشت رودبار صورت نگرفته ، لیکن براساس بررسیهای صورت گرفته آثار و مواد فرهنگی موجود حداقل از هزاره سوم قبل از میلاد حضور انسان را در این حوزه فرهنگی سراغ داریم . در منابع تاریخی و متون کهن به جای مانده ، از ایالت گدروزیا نام برده شده است که امروزه شهرستان کهنوج بخشی از این ایالت گدروزیای کهن را تشکیل می دهد ، نام برده شده است . در نوشته ها و متون یونانی از گدروزیای کهن به عنوان خط سیر اسکندر در بازگشت از هند نامبرده شده است . سکه های سلوکی به دست آمده از تپه های باستانی میش پدام ( میش پدوم ) رودبار و نقوش سفالینهای به دست آمده از کاوش گورهای سنگی چاهان و اشکوتو در حوزه رمشک از نفوذ هنر یونانی حکایت دارد .
 در کاوشهای باستان شناسی که طی سالهای 78-1377 در روستاهای میان کوهی چاهان و اشکوتو در حوزه دهستان رمشک صورت گرفت اشیاء و آثار ارزشمندی نظیر ریتونهای سفالی که به سر جانوران و حیوانات منتهی می گردد به دست آمد که در نوع خود شاهکار هنری محسوب می گردد . این اشیاء به همراه دیگر آثاری چون تنگ های سفالی ، کاسه ، جام ، اشیاء زینتی ، قمقه های سفالی و ... که نشانگر این است که ساکنین منطقه در ادوار تاریخی چون هخامنشی ، سلوکی و اشکانی از نظر تکنیک و هنر سفالگری در درجه والایی از این هنر قرار داشته اند . نقوش اشیاء سفالی و فلزی نیز ضمن اینکه هنر و فرهنگ ایرانی را به عنوان خمیر مایه در خود دارد دارای ویژگیهای فرهنگ هندی و یونانی است .
در این میان جام سفالین رمشک اوج تلفیق این هنرهاست .
اشیاء یاد شده از نوع تدفینی و در گورهای سنگی که بدون ملات و به صورت خشکه چین بوده قرارداشته اند در کاوشهای باستان شناسی گورستان پیش از تاریخ بند جلال رمشک اشیاء و آثار سنگی ، سفال و فلزی به دست آمده ، که در خور توجه می باشند .
وجود تعداد نسبتا زیادی ظروف سفالی با خمیر خاکستری رنگ در ابعاد و اندازه ها و فرمهای متفاوت و نقوش هندسی از تمدنی شکوفا در هزاره سوم قبل از میلاد خبر می دهد . اشیاء و آثار این گورستان به لحاظ نقش و فرم مشابه آثار به دست آمده در کاوشهای بمپور ، شهرسوخته ، جیرفت ، شهداد و بلوچستان است .
این ظروف که از ظرافت خاصی برخوردار می باشند در درجه بالایی قرار دارند و کشف این آثار در این بخش از شهرستان کهنوج بیانگر آن است که مردمی هنرمند و صنعتگر در این پهنه جغرافیایی می زیسته و با مردمان هم عصر خویش در تمدنهای همجوار در ارتباط تجاری و فرهنگی بوده اند .
چنانکه می دانیم یک ظرف سفالی نه تنها به عنوان یک ظرف ، بلکه اثری هنری باقیمانده از یک قوم و یا یک تمدن است . که فرهنگ ، هنر ، آداب و سنن ، شیوه معیشت ، اقتصاد ، دین و زبان ، اعتقادات مذهبی و باورها را در خود نهفته دارد و همین است که هر یک از اشیاء تاریخی به دست آمده از گذشتگان شناسنامه و هویت آن ملت به شمار می رود 

پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر