۱۳۹۰ بهمن ۲۶, چهارشنبه

چابهار، زیبای آرمیده بر ساحل دریای مکران - ويدئو


منطقه آزاد چابهار
چابهار شهری به دیرینگی تاریخ است که زیبا و استوار بر ساحل دریای مکران* در جنوب خاوری ایران‌، در استان سیستان و بلوچستان آرمیده است. بندری که جایگاه بلوچ‌های مهربان، مرزبانان تاریخی ایران‌زمین، است.

بلوچستان از زمان کوروش کبیر، جزو شاهنشاهی ایران بوده است. بخش جنوبی بلوچستان کنونی در سنگ‌نبشته داریوش بزرگ در بیستون و پارسه (تخت جمشید) به نام «ماکا» یا «مَکَه» به عنوان یکی از استان‌های شاهنشاهی ایران آمده است. هرودوت، تاریخ‌نگار یونانی، نیز آن را «مَکیا» یا «میکیان» خوانده است.
چابهار درمنتهي اليه جنوب شرقي کشور يران قرار دارد و تنها شهر بندري ايران است که به آبهي اقيانوسي متصل است . خليج چابهار با بريدگي طبيعي و استثنايي خود، بزرگترين خليج ايران در حاشيه سواحل درياي عمان به شمار مي‌رود و نزديكترين آبراه به اقيانوس هند است.
اين بندر با 11 كيلومترمربع مساحت، هم عرض جغرافيايي بندر ميامي در شبه جزيره فلوريداي آمريكا است و داراي شرايط آب و هوايي دقيقاً مشابه بندر ميامي است. چابهار در 2286 كيلومتري تهران قرار گرفته است . فاصله آن تا زاهدان 721 كيلومتر و تا بندر كراچي 900 كيلومتر است.
اين منطقه با مساحت 140 کيلومتر مربع مشرف بر درياي عمان و متصل به سرزمين اصلي است
اين منطقه ايمن ترين، کوتاهترين و ارزانترين محل ارتباط ترانزيت و حمل مجدد کالا از آبهاي بين المللي به آسياي ميانه و قفقاز است
در اين منطقه تمامي فعاليت هاي صنعتي و بخصوص صنايع غذايي دريايي و از جمله پرورش و تکثير لابستر و ميگو فعاليتي ثمربخش و پايدار خواهد بود
يک سردخانه 5 هزار تني آماده ارائه خدمات ذخيره سازي سردخانه اي و نگهداري به فعاليت هايي نظير صنايع مواد غذايي دريايي است

رودخانه باهوکلات

رودخانه باهوکلات

کوههای مریخی

 

كوه‌هاي مريخي ايران -



حدود 40 تا 50 كيلومتر پس از چابهار به سمت بندرگواتر، كوههايي در سمت چپ جاده نمايان مي‌شود كه به كوههاي مينياتوري يا مريخي معروفند. وجود اين كوهها با توجه به منظره كاملا متفاوتي كه در سمت راست جاده و رو به‌سوي دريا وجود دارد، باعث مي‌شود تا يكي از زيباترين جاده‌ها و مناظر طبيعي استان سيستان و بلوچستان به‌وجود آيد كه به دليل عدم معرفي، كمتر مورد بازديد قرار گرفته‌اند. اين كوهها كه از منحصربه‌فردترين كوههاي ايران است، به ثبت و حفاظت محيط زيست نيز در نيامده‌اند تا لااقل از اين طريق نامش در فهرست مناظر زيبا و بي‌نظير ايران به‌جا گذاشته شود.
كوه‌هاي مريخي مناظري از کوههاي کره ماه را براي انسان تداعي مي‌کنند و جنس رسوبي آنها و همچنين فرسايش خاص كوهها موجب ايجاد شيارها و تراش‌هاي زيبايي شده است که گويي نقاشي ماهر آنها را به تصوير کشيده است. اين کوه‌ها كه چاک چاک هستند و شکل‌هاي نامانوس دارند و فاقد پوشش گياهي هستند و به خاطر غيرعادي بودن‌شان، در سال‌هاي اخير و در ميان گردشگران، به کوه‌هاي مريخي شهرت يافته‌اند، نمونه‌هاي بدبوم (بدلند)هستند که پديده بوم‌شناختي ويژه‌اي است.
رنگ تقريبا سفيدرنگ کوه (چيزي ميان طوسي و سفيد) با واريزه‌هاي بسيار در پاي ‌آن، وجود گرما و حرارت و شرجي هوا و رطوبت نسبتا بالا و سوي ديگر آن دريا که به‌اين منظره آغوش گشوده است، مناظري رويايي و تخيلي را در ذهن بيننده پديد مي‌آورد. همين منظره منحصربه‌فرد كه جاده چابهار – گواتر آن را به دو نيم تقسيم كرده، باعث شده تا اين جاده به يكي از زيباترين جاده‌هاي ايران تبديل شود. يك‌سو كوه‌هاي مخروطي مريخي با آن رنگ خاكستري خيال‌انگيز و سوي ديگر درياي سبز و ماسه‌هاي اندكي سرخ با درختچه‌هاي بياباني در كرانه آن.
دشت كه در ميان جاده آبگير مي‌شود، تالاب‌هايي را پدپد مي‌آورد، كه در سوي دريا صورتي است و در سوي كوه خاكستري مايل به سفيد. جايي كه به آن تالاب صورتي مي‌گويند. اين جاده كه با سراشيبي‌ها و سربالايي‌هاي بسيار، نمايان شدن گاه‌به‌گاه دريا در سمت چپ و نظاره منظره از ارتفاع، از جاذبه‌هاي خاص گردشگري در استان سيستان و بلوچستان است.
رشته کوه‌هاي مريخي که فقط در مناطق جنوبي استان سيستان و بلوچستان واقع شده است، توانسته ترسيم‌گر يک جاذبه طبيعي زيبا باشد. اين کوه‌ها در زمان‌هاي گذشته به زيرخروارها خاک مدفون بوده و امروزه با گذشت زمان‏، مشاهده مي‌شوند. در اثر تغييرات جوي و آب و هوايي و باران‌هاي موسمي‏، خاک‌ها از روي آنها به دامنه‌ها ريخته شده و چهره اصلي اين کوه‌ها نمايان شده است.


در پهنه بعضي از اين کوه‌ها مشاهده مي‌شود که برخي مواقع ارتفاع آنها تا پنج متر مي‌رسد و در ديگر نقاط اين بيابان‌ها بعضا بلندي آنها تا 100 متر و حتي بيشتر هم ديده مي‌شود. جنس اين پديده از مقاومت خاصي برخوردار است، به‌طوريکه بالا رفتن از آن به مثال بالا رفتن از صخره است.
شکل‌هاي نامانوس اين پديده‌ها، ناشي از فرسايش سريع در برابر باد و باران است که بر خلاف فرسايش‌هاي آرام و طبيعي، مهلتي براي رويش گياهان باقي نمي‌گذارد و سرزمين را دندانه دندانه و پر از لبه‌ها و چاک‌ها نشان مي‌دهد. همچنين، مقاومت نايکسان لايه‌هاي زمين، در اين منطقه‌ها گاه سبب شکل‌گيري ستون‌هايي با کلاهک‌هايي بر سر يا کوه‌هايي که گويي با چاقو سر آن‌ها را بريده‌اند، مي‌شود.
با رسيدن به دهكده صيادي "تيس" منظره كوه‌هاي مريخي در كنار جاده به پايان مي‌رسد. قدمت اين روستا به 2500 سال قبل مي‌رسد و در كتاب فتوحات اسكندر مقدوني بعنوان تيز مشهور بوده و به مرور زمان به تيس تبديل شده است. تيس بندر تجاري فعالي بوده است كه بوسيله مغول‌ها ويران شده است.



۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

مردم بلوچ


مردم بلوچ یکی ازاقوام ایرانی ساکن در پاکستان ایران و افغانستان هستند. مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن می‌گویند، که یکی از زبان‌های شاخه شمال غربی زبان های ایزانی است. بیشتر مردم بلوچ، اهل سنت هستند.
پیشینه


نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم(۹۸۲م/۳۷۲ق) و نیز در مقدسی (حدود ۹۸۵/م/۳۷۵ق) با نام بلوص است. در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمده‌است. در کتابهای جغرافیائی از این قوم (همراه با طایفه کوچ یا قفص) در حدود کرمان یاد می‌شود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کناره‌های دریای عمان(مکران) رسیده و در همانجا اقامت کردند.
سرزمین

سرزمین مردم بلوچ، معروف به بلوچستان است که میان کشورهای پاکستان، ایران و افغانستان تقسیم شده‌است. بیشتر مردم بلوچ در ایالت بلوچستان پاکستان، استان سیستان و بلوچستان ایران، و استان‌های قندهار و نیمروز افغانستان زندگی می‌کنند. گروهی از بلوچان ایران نیز در کرمان، خراسان، هرمزگان، لارستان و سیستان زندگی می‌کنند. همچنین بلوچها در کشورهای عربی (به ویژه عمان و امارات) و جنوب غربی پنجاب در اروپا (سوئدو...) آمریکا سکونت دارند. بعضی مهاجران بلوچ ، به گرگان و حتی ترکمنستان هم رفته‌اند و در آن نواحی ساکن شده‌اند

در یک دوره از تاریخ حکومت بلوچستان در دست سه گروه بود:

سراوان، زاهدان و خاش در دست کردهای سرحد بوده است.
حکومت ایزانشهر، نیکشهر بمپورلاشاردر دست قوم بارکزهی و شیرانی، لاشار بود حکومت بخش جنوبی بلوچستان در دست خوانین سرباز بود که شامل قبیله‌های ملازهی و بزرگزاده توده است.
طایفه‌های بلوچ

بلوچستان همواره به دو قسمت سرحد ومکران تقسیم می‌شود که مکران بخش اعظم آن را در بر دارد . مکران شامل شهرهای : ایرانشهر سراوان سرباز نیکشهر وچابهار را شامل می‌شود سرحد : شامل شهر خاش و زاهدان و شهر خاش مرکز طوایف استان می‌باشد . بلوچ به چندین طایفه تقسیم می‌شوند. ضمنا" هر یک از طوایف فوق الذکر دارای چندین تیره می‌باشند . (نکته : بزرگترین طوایف استان طایفه : بلوچ‌زهی-ریگی -شهنوازی- شه بخش و نارویی می‌باشند که به نسبت طوایف دیگر جمعیت بیشتری را شامل می‌شوند و خود دارای شماری تیره بزرگ در خود می‌باشند .)
] طوایف ساکن در زاهدان و خاش (سرحد)عبارتند از :

شه بخش نارویی حسن زهی گرگیج قنبرزهی رخشانی براهویی ریگی ...

خاش :

میربلوچزهی : (کرد سهراب زهی میربلوچ زهی)

شهنوازی : (شهسوارزهی سهرابزهی حسین زهی رحمت زهی میرگل زهی درازهی کمالخانزهی مه ملک زهی میرعالزهی زابدزهی سوری زهی نایب زهی مگل زهی مهیم زهی و...)

ریگی : (نتوزهی میرکازهی جری زهی حسین بر ارباب شنبه زهی عیسی زهی بهادرزهی گنگوزهی شه کرم زهی سندزهی زنگی زهی بولاغ زهی و...



قلندرزهی جمالزهی هاشم زهی مرادزهی کرم زهی عمرزهی عیدوزهی تمندانی آزادیی ایرندگانی برهانزهی شهلی بر و...


سراوان :

گمشادزهی حسین بر بزرگزاده امرا دهواری جنگی زهی حسین زهی درزاده درازهی بلوچزهی نصرت زهی سپاهی و...

شهرستان ايرانشهر


موقعيت جغرافيايي و ويژگيهاي طبيعي
شهرستان ايرانشهر در ناحيه مرکزي بلوچستان با مساحتي بالغ بر 30200 کيلومتر مربع و با ارتفاع متوسط591 متر از سطح دريا در فاصله 345 کيلو متري مرکز استان سيستان و بلوچستان واقع و 15 درصد وسعت استان را به خود اختصاص داده است

  .

اين شهرستان از شمال به شهرستان هاي خاش ,از شرق به سراوان , از جنوب به شهرستان هاي سرباز و نيکشهر و از غرب به استان کرمان و دشت جازموريان محدود است .

شامل 4 بخش ( مرکزي , بمپور , بزمان و دلگان ) و شهرهاي ايرنشهر , بزمان , گلمورتي و 10 دهستان ( حومه , بمپور شرقي  بمپور غربي , دامن , ابتر ,آب  رئيس , بزمان , دگان , هوديان و جلگه چاه هاشم ) مي باشد .

از مهمترين ارتفاعات اين شهرستان مي توان به رشته کوههاي بزمان با قله آتشفشاني  نيمه فعال ان اشاره نمود که با ارتفاع 3497 متر از سطح دريا پس از کوه تفتان مرتفع ترين ناهمواري استان سيستان و بلوچستان محسوب مي گردد . کوه خضر نيزاز مهمترين قله هاي رشته کوههاي بزمان  مي باشد .

آب و هواي اين شهرستان بواسطه وجود مناطق کوهستاني و مناطق پست شديدا تحت تاثير عوارض جغرافيايي و پستي و بلندي هاي متنوع ان مي باشد ولي عموما داراي آب و هواي گرم و خشک و گاها شرجي بوده که تحت تاثير باد هاي موسمي منطقه قرار دارد .متوسط درجه حرارت در تابستان 45 درجه و حداقل دما در زمستان 2 درجه سانتي گراد بالاي صفر مي باشد .

منابع آبي

شهرستان ايرانشهر در مقايسه با ساير  شهرستان هاي استان از نظر آب هاي زير زميني و سطحي از وضعيت بهتري برخوردار بوده و در حال حاضر عمده منابع تامين آب شهرستان ,رود خانه هاي فصلي و دائمي دامن و رودخانه بمپور مي باشد . که از
ارتفاعات کارواندر  سر چشمه گرفته و پس از طي مسيري تقريبا 170 کيلومتري به ريگزار جازموريان مي ريزد.

پيشينه تاريخي

نام اوليه و کهن ايرانشهر  پره , پهره و معرب آن فهره مي باشد که با توجه به متون مورخان ( ايراني و غير ايراني ) باستان به اين ناحيه گدروزيا  يا بلوچستان جنوبي اطلاق مي شده است . مورخان و جغرافي نويسان اسلامي نيز از اين مکان با عنوان فهره و يا فهلفهره يا فهرج در ناحيه مکران ياد نموده اند نام کنوني ايرانشهر از قديم الايام  به عنوان يکي از کانونهاي استقرار بشر تا کنون مطرح بوده است به گونه اي که در تمامي نقاط اين شهرستان ميتوان شواهد  متعددي از آثار سکونت بشر يافت نمودسايت هاي باستاني همچون بمپور , چاه حسيني , خوراب , اسپيدژ , سعيد آباد , دامن و .... از اين جمله اند ايرانشهر در دوره هاي تاريخي و اسلامي نيز از شکوه و رونق خاصي برخوردار بوده است به گونه اي که قلعه بمپور از دوران تاريخي (ساسا نيان ) و شمار فراواني قلعهاز دوره اسلامي همچون بمپور , ابتر , ناصري , دامن و... گواه بر اين مداعا است . بمپور در دوره افشاريان تا قاجاريه بعنوان مرکز حکمراني بلوچستان جنوبي ( مکران ) ايفاي نقش مي نموده است . به گونه اي که ايالت کرمان و مکران بلوچستان به مرکزيت بمپور توسط حاکمي واحد اداره مي شده است . اما پس از دوره قاجار با مرکزيت يافتن ايرانشهر بعنوان مرکز شهرستان ايرانشهر و ساخت قلعه اي عظيم در ان بمپور به يکباره اقتدار نظامي و سياسي و حکمراني خود را از دست داده و مرکزيت و مقر حکومت بلوچستان از بمپور به ايرانشهر انتقال و از اين پس شهر به سرعت رشد نموده و گسترش مي يابد .
مردم بلوچستان از قديم الايام به صفات نيکويي همچون سخت کوشي و مهمان نوازي شهره بوده اند .

بر اساس آخرين سر شماري سال 1385 کل جمعيت اين شهرستان 274136 نفر بوده است که از اين ميان 143715 نفر آن را جمعيت شهري و 130421 نفر را جمعيت روستايي تشکيل مي دهند .

دين اکثريت قاطع مردم ايرانشهر اسلام و با گرايش هاي مذهبي اهل سنت و شيعه بوده زبان مردم ايرانشهر در بلوچستان بلوچي مي باشد که در مناطق مختلف بلوچستان با گويش هاي مختلف و متفاوت رواج دارد اين زبان همانند زبان هاي رايج گيلکي و کردي ريشه زبان پهلوي ميانه دارد .
عمده ترين شيوه هاي معيشتي مردمان ايرانشهر کشاورزي , دامداري , تجارت و صيادي و صنايع دستي  مي باشد .

عشاير بلوچ درصد بالايي از ساکنان مناطق روستايي و غير شهري شهرستان ايرانشهر را تشکيل مي دهند که عمدتا در سياه چادر ها (گدام ) و کپر هاي ساخته شده از شاخ و برگ نخل خرما و داز زندگي مي کنند , عمده معيشت اين خانوار ها از طريق نگه داري دام خصوصا بز  مي باشد .

اعياد

از مهمترين اعياد آنها اعياد مذهبي غدير ,قربان و فطر به همراه مناسبت هاي ديگري همچون مبعث پيامبر (ص) نيمه شعبان و سالروز ولادت ائمه اطهار مي باشد .

شعر و موسيقي محلي

موسيقي ايرانشهر طي ساليان دراز گرما بخش شادي و شور مردم اين سامان بوده است  سازه هايي مثل قيچک ,رباب , بنجو , تمبورک ,و دهلک و سازهاي ضربي مانند تشت و کوزه که خاص منطقه است وسعتي در خور توجه به موسيقي اين خطه داده است . دهل و سرنا از ديگر ساز هاي رايج بويژه در منطقه دلگان رونق افزاي جشن و سرور مي باشد . از انواع موسيقي در شهرستان مي توان  موسيقي هاي رزمي , مجلسي و عرفاني و حماسي را نام برد .

از استادان و هنرمندان بنام ايرانشهر مي توان از استاد شير محمد اسپندار نوازنده دونلي و غلامرسول دينار زهي خواننده و نوازنده موسيقي بلوچي و قادر بخش آبسالان شاعر معاصر نام برد .

بازيهاي محلي

تنوع و تعدد بازي هاي سنتي در بلوچستان گسترده است برخي از اين بازيها عبارتند از تلکي , هپت سنگ , هدکان رو , لکرشانکي , سرسره بازي و ....
پوشاک

پوشش مردان و زنان بلوچ بسيار ساده و در عين حال زيبا و مناسب براي اقليم بلوچستان  مي باشد .عموما پوشاک مردان بلوچ شامل يک پيراهن بلندو شلوار گشاد  و بسيار پرچين به همراه دستار يا لنگي بردور سر مي باشد . پوشاک زنان بلوچ نيز تقريبا مشابه پوشاک مردان است با اين تفاوت که بخشهايي از سر آستين , سر پارچه و قسمت پيش و جلوي پيراهن را با قطعات پارچه با زيبا ترين نقش هاي بومي و محلي رنگارنگ  سوزن دوزي شده و تزئين نموده اند , رنگ و نقش اين تزئينات سوزن دوزي شده در مناطق مختلف بلوچستان اندکي با هم متفاوت مي باشد .
صنايع دستي و هنر هاي سنتي

در بلوچستان در کنار زندگي متداول روز مره , دستان هنرمند زنان و مردان بلوچ دست ساخته ها و دست بافته هاي زيبايي را خلق مي کنند که جهت استفاده خود و جهت فروش به نقاط ديگر صادر مي شود . سوزن دوزي , تکه دوزي , بلوچي دوزي , گليم , حصير , سبد , زيور آلات سنتي  و البسه محلي از مشهورترين صنايع دستي و محصولات اين شهرستان مي باشد .
سوزن دوزي

شاخص ترين هنر مردم بلوچستان سوزن دوزي مي باشد اين هنر که از هنر هاي پر سابقه و اصيل اين منطقه است  عبارت است از نقش آفريني زنان بلوچ با سوزن و نخ هاي رنگي بروي قطعه اي پارچه .سوزن دوزي مهمترين هنر زنان بلوچ است که با اندکي تغيير در نقش مايه ها در تمامي نقاط بلوچستان مشاهده مي گردد .
سفال گري

با توجه به پژوهش هاي باستان شنا سي انجام يافته در سايت هاي مهم باستاني  اين شهرستان سابقه توليد  و استفاده از ظروف سفالي  به 7000 سال قبل باز مي گردد . از مهمترين مناطق باستاني متعلق به هزاره هاي چهارم و سوم پيش از ميلاد در شهرستان ايرانشهر مي توان به سايت هاي باستاني چاه حسيني , خوراب , بمپور , دامن , اسپيدژ و چگردو و ... اشاره نمود  که در آن مجموعه اي متنوع از دهها هزار بقاياي ريز سفالي با فرمهاي گوناگون همچون کاسه , خمره , سبو , پياله و کوزه و...

با خميره هاي نخودي , قرمز و خاکستري منقوش و يا نقوش گياهي جانوري و هندسي وجود دارد . نقش مايه عمده سفال ها ي بلوچستان را نقوش گياهي و جانوري بومي و محلي همچون نقش نخل خرما , و نقوش حيواناتي همچون نقوش عقرب و پرندگان و.. . تشکيل مي دهند .

حصير بافي

از ديگر هنرهاي دستي ايرانشهر  مي توان به حصير بافي ( بوريا بافي و پرده بافي ) اشاره نموده ، مواد اوليه حصير از نوعي درخت وحشي خرما به نام داز که در کنار رود خانه ها مي رويد ، تهيه مي گردد . از محصولات عمده آن مي توان به زير انداز سجاده ، پرده و سبد و... اشاره کرد .
جاذبه هاي تاريخي

پيشينه پژوهش هاي باستان شناختي شهرستان ايرانشهر :



شهرستان ايرانشهر بواسطه قرار گيري در شاه راه ارتباطي فرهنگ هاي بزرگ پيش از تاريخ منطقه ، در بردارنده مجموعه اي از کهن ترين ، با ارزش ترين و مهمترين سايت هاي باستاني و تاريخ مي باشد .

با توجه به سابقه مطالعات باستان شناختي پژوهشگران و محققان داخلي و خارجي در اسپيدژ و چگرد مهمترين کانون هاي استقراري با فرهنگهاي بمپور و جازموريان در منطقه شناسايي گرديد که در نوع خود از نظر تنوع آثار و تکنيکهاي فني بکار رفته در هزاره هاي چهارم و سوم ق . م بي نظير مي باشد .
قلعه ناصري

اين قلعه زيبا در مرکز شهر ايرانشهر واقع شده است و يکي از وسيعترين و در عين حال زيباترين قلعه منطقه محسوب مي گردد . در گذشته از آن به عنوان مرکز حکمراني ايالت بلوچستان استفاده مي شده است .

ناصر الدوله فرمانروا حاکم وقت ايالت کرمان و بلوچستان پيشنهاد ساخت يک دژ نظامي عظيم را در محل فعلي شهر ايرانشهر (فهرج يا پهره قديم ) به ناصر الدين شاه قاجار مي دهد ، ناصر الدين شاه با ساخت قلعه در فهرج موافقت مي نمايد و بدين طريق کار ساخت قلعه در سال 1264 ه . ق توسط شخصي بنام استاد حسين معمار باشي کرماني آغاز و پس از هفت سال به پايان رسيد و از آن پس بنام قلعه ناصريه ناميده مي شود .

پس از ساخت اين قلعه عظيم و مستحکم مرکز حکمراني بلوچستان از بمپور به ايرانشهر منتقل مي گردد .

پس از استقرار دوست محمد خان اين قلعه  با حکمراني محلي اين حاکم به قلعه دوست محمد خان نيز ناميده مي شود .

اسپيدژ

يکي از مهمترين کانون ها و مراکز استقرارمتعلق به دوران پيش از تاريخ و هزاره هاي سوم و دوم پيش از ميلاد در شهرستان ايرانشهر اسپيدژ مي باشد .

اسپيدژ در سال 1381  توسط سازمان ميراث فرهنگي شناسايي و با شماره 6745 در فهرست آثار ملي کشور ثبت گرديد .

گورستان اسپيدژ حدود 25 هکتار وسعت دارد  و آثار دو دوره متمايز دوره اسلامي و دوره پيش از تاريخ را در بر دارد . دوره اسلامي ان داراي قلعه سنگي , استحکامات سنگ چين و قبور آن مي با شد .

آثار دوران پيش از تاريخ اين بخش مربوط به دو دوره کوتاهتر زماني , هزاره سوم قبل از ميلاد  و عصر برنز و ديگري اواسط هزاره دوم قبل از ميلاد و اواخر عصر برنز جديد و آغاز عصر آهن مي باشد .

بمپور

بمپور واقع در 25 کيلومتري غرب ايرانشهر با دارا بودن 20 اثر مهم ( تپه پيش از تاريخ و قلعه تاريخي ) نقش مهمي را در روشن شدن زواياي تاريک تاريخ بلوچستان را در برهه اي از زمان دارا است . در خصوص وجه تسميه بمپور برخي بر اين عقيده اند که اين شهر ساخته بهمن پسر اسفنديار است و نام اوليه آن بهمن پور بوده است که به تدريج بمپور شده است ولي در واقع آنرا از اين رو بمپور مي نامند که اين قلعه تقريبا مشابه ارگ بم کرمان ولي در مقياسي کوچکتر است .

برفراز تپه اي عظيم و مصنوعي احداث شده است زمان ساخت آن اگرچه دقيقا مشخص نيست ولي با توجه به سبک معماري و نحوه ساخت و برج و باروهاي آن حداقل مي بايست تاريخ ساخت آن به سده4 هجري باز گردد ولي با توجه به کاربرد هاي خشت هاي قطور و بزرگ با اندازه خشت هاي رايج دوره ساسا ني و همچنين شباهت  قلعه بمپور به بنا هاي دوره ساساني منطقه از جمله قلعه دختر کرمان و ارگبم تاريخ ساخت آن مي تواند به دوره ساسا نيان و قبل از اسلام نيز باز گردد ...

جاذبه هاي طبيعي

جاذبه هاي طبيعي و اقتصادي

شهرستان ايرانشهر به واسطه گستردگي و تنوع اقليم داراي منابع طبيعي و اقتصادي گوناگوني مي باشد که از مهمترين آنها مي توان به منابع معدني و انواع کانسار ها منابع و توليدات کشاورزي همچون باغات نخيلات , صيفي جات و مرکبات و همچنين صنايع دستي و سنتي مانند گليم بافي و حصير بافي , سکه دوزي و آئينه دوزي و سفالگري و همچنين مشاغل صنعتي بازرگاني اشاره نمود .

پوشش گياهي

پوشش گياهي مناطق مختلف کوهستاني و نيمه کوهستاني با مناطق جلگه اي و پست و هموار اين شهرستان متفاوت مي باشد انواع گونه هاي جنگلي داز ,کهور , کلير ,چگرد , چش و کنار و ... را نام برد

علاوه بر گياهان و درختچه هاي ياد شده گياهاني همچون کلير , مشکک , ريش بز , سداپ , بنگ دانه , وگون و درمنه و حنا , بارهنگ , پوته , اسپند و.... با مصارف دارويي نيز در اين شهرستان مي رويد .

ساختمان بيت مقام معظم رهبري

بناي ياد شده متعلق به آقاي پرويز فاضلي بوده که در خيابان ولايت کوچه 18 واقع شده است  ملک مذکور در زمان رژيم ستم شاهي پذيراي مقام معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي بوده که معظم له دوران تبعيد را در آنجا سپري نموده است .اين مکان در سال 70 از سوي صاحب آن به عنوان ياد بودي از اقامت رهبر انقلاب به سازمان ميراث فرهنگي اهدا شده است .

جاذبه هاي طبيعي

در شهرستان ايرانشهر  9 چشمه آبگرم معدني وجود دارد که معروفترين آنها چشمه آبگرم بزمان است .

اين چشمه در بخش بزمان در فاصله 100 کيلومتري شمال غربي ايرانشهر واقع شده است . چشمه آبگرم از شکاف سنگها بيرون مي آيد علت  گرمي آب فعاليت هاي آتشفشان است که  دماي آب 5/35 درجه است .

رود خانه دامن

رود خانه زيباي دامن که از مجاورت روستايي به همين نام ميگذرد که از ديگر مواهب طبيعي بکر منطقه بلوچستان به شمار مي رود که مناظري بديع و دل پذير از ترکيب نخلستان هاي صبور و سر افراز و شاليزار خرم و پر بار را يکجا پديد آورده است

بم پور: رویای فراموش شده


یادگار عصر مفرغ
باستان شناسان بمپور را یکی از مهم ترین نقاط باستان شناسی کشور می دانند. آنها معتقدند که اهمیت این محوطه کمتر از شهر سوخته نیست و به اندازه جیرفت اهمت دارد.
از میان 20 محوطه شناسایی شده در منطقه بم پور، بیشتر آن ها به عصر مفرغ تعلق دارند و هرچند دوره های تاریخی دیگری مثل اشکانی هم در میان این محوطه ها دیده شده، اما دوره اسلامی بعد از دوره مفرغ از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار است.
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که بم پور در گذشته حلقه ارتباطی مهمی بوده است. این حلقه ارتباطی که بخش شمالی و جنوبی فلات ایران را به هم متصل می کرده، به لحاظ اقتصادی در شکل گیری شهرهای باستانی منطقه نقش داشته است. مهمترین قسمت این حلقه ارتباطی میان بم پور با شهرسوخته و بم پور با جیرفت بود. شهر سوخته امکان ارتباط بم پور را با دیگر نقاط کشور و حتی خارج از فلات ایران و مرزها امکان پذیر می کرد و جیرفت هم بخش دیگری از این نیازهای ارتباطی را برای بم پور برطرف می کرده است.
  بم‌پور با جاذبه‌های فراوان گردشگری که دارد هنوز هم قربانی تبلیغات منفی ای می شود که درباره استان سیستان و بلوچستان رواج دارد. تبلیغاتی که از ناامنی این منطقه حکایت می کنند و به گفته رئیس شورای اسلامی شهر بم‌پور صحت ندارند
 وجه تسمیه بمپور
در بعضی از افسانه های محلی نام بمپور را به بهمن پسر اسفندیار مرتبط دانسته اند که اول بهمن پور بوده و به مرور زمان به بمپور تبدیل شده است. اماخیلی از قدیمی ها معتقدند این محل را بن پهل می نامیده اند که به معنی شهر آخر بوده است. کلمه ای که احتمالا بعدها به بن فول، بن فور، بن پور، و بم پور (bompour ) تغیر نام پیدا کرده و امروزه فارسی زبانان به اشتباه آن را بم پور ( bam pour) تلفظ می کنند.
 قلعه نظامی بمپور
اگر گذارتان به بمپور افتاد، حتما وقتی را برای تماشای قلعه بمپور بگذارید. قلعه ای که به عنوان استوارترین پناهگاه مردم بلوچستان در قرون گذشته بر فراز تپه‌ای مصنوعی در شهرستان ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان بنا شده است.
قلعه بمپور در 24 کیلومتری که در طول تاریخ یکی از قلعه های نظامی مهم آسیا به حساب می‌آمد، در غرب ایرانشهر و در جوار شهر بمپور قرار دارد و عمر آن به دوران اشکانیان و ساسانیان می رسد. هرچند که عده ای معتقدند زمان ساخت این قلعه به طور دقیق مشخص نیست و تنها با توجه به سبک معماری برج و باروهای آن می توان زمان پیدایشش را به سده چهار هجری نسبت داد.
این قلعه به دلیل قرار گرفتن در مکانی استراتژیک، مهم ترین پایگاه ایستادگی در برابر قشون‌های نظامی محسوب می شد. تپه 80متری ای که بمپور بر آن قرار گرفته، به گونه‌ای به اطراف مشرف شده است که امکان نداشت یک مهاجم دور از چشم نگهبانان قلعه بتواند به آن نزدیک شود. مصالح به کار رفته در ساخت این قلعه خشت‏خام و گل رس است و برج های استوانه ای در راس دیوارهاى غربى و شرقى آن قرار دارند.
اگر گذارتان به قلعه بمپور بیفتد می بینید که این قلعه از دو قسمت ارگ حاکم‌نشین و عامه‌نشین تشکیل شده و حصار بلندی دور تا دور آن را احاطه کرده است. این در حالی است که چهار برج دیده‌ بانی هم از این قلعه حفاظت می کنند که این روزها فقط دو برج آن سالم مانده اند.
در داخل قلعه می توانید یک ردیف از اتاق هاى چسبیده به دیوار را ببینید که معمولا کاربرد ثابتی نداشته اند. قسمت وسط قلعه محل خانه ‏هاى مسکونى و قسمت فوقانى ویژه فرماندهان و حاکم قلعه بوده و بیشترین نقش دیده‏بانى از برج و باروها در این قسمت به دلیل ارتفاع زیاد صورت مى‏گرفته است.
 در بعضی از افسانه های محلی نام بمپور را به بهمن پسر اسفندیار مرتبط دانسته اند که اول بهمن پور بوده و به مرور زمان به بمپور تبدیل شده است. اماخیلی از قدیمی ها معتقدند این محل را بن پهل می نامیده اند که به معنی شهر آخر بوده است
 شهر امن
با تمام این ها، بم‌پور با جاذبه‌های فراوان گردشگری که دارد هنوز هم قربانی تبلیغات منفی ای می شود که درباره استان سیستان و بلوچستان رواج دارد. تبلیغاتی که از ناامنی این منطقه حکایت می کنند و به گفته رئیس شورای اسلامی شهر بم‌پور صحت ندارند. اما اگر شما راغب شده اید که سری به آثار باستانی این شهر بزنید، بد نیست اطلاعات بیشتری درباره بمپور کسب کنید. مهم ترین چیزی که باید بدانید این است که  برای سر زدن به این منطقه باید روی دو فصل پایانی سال فکر کنید. چون بمپور از اردیبهشت به بعد داغ و تابستانی می شود و حتی ممکن است دمای هوا به بالاتر از 50درجه هم برسد.
و اما دسترسی به این بخش از طریق ایرانشهر امکان پذیر است. بمپور  که از توابع شهرستان ایرانشهر به شمار می رود، در 400 کیلومتری جنوب و مغرب زاهدان قرار گرفته است. منطقه ای که ۵۶۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و بیش از 70هزار نفر را در مساحت ۲۸۵۹ کیلومتری اش جای داده است.  بمپور، دشت نسبتا صاف و همواری است که عمر رسوبات آبرفتی تشکیل دهنده آن به دوران سوم زمین شناسی برمی گردد و به موازات رسوبات آبرفتی آن، تپه های شنی و نوار بازیکی از تشکیلات آهکی الیگوسن هم در آن گسترش دارد




منبع درياي مكران

۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

قلعه "حيدرآباد



قلعه "حيدرآباد" در جنوب شرق خاش از جمله آثار تاريخي مهم شهرستان خاش به شمار می رود. اين قلعه درسال۱۹۲۰ميلادي (۱۲۹۹ ه.ش) توسط شخصي به نام "عيدوخان" ساخته شد و تا سال۱307 ه.ش به عنوان محل سكونت همين شخص و خانواده اش مورد بهره برداري قرار گرفت. بعدها از اين قلعه به عنوان محل نگهداري آذوقه و مهمات نيروهاي انگليسي به سرپرستي ژنرال داير استفاده شده است. عمده مصالح بكار رفته در قلعه خشت خام و كاهگل است و داراي برج ها و طاق هاي هلالي زيبايي است كه توسط سازمان ميراث فرهنگي مورد مرمت و بازسازي قرار گرفته است. نقشه اصلي قلعه حيدرآباد به صورت مستطيل بوده كه با اضافه شدن چند اتاق و ديوار در قسمت جنوب شرقي آن نقشه بنا به ذوزنقه اي شكل تبديل شده است

جازموریان مهد تمدن ناشناخته


حوزه فرهنگی جازموریان که در جنوب شرقی ایران واقع شده است از لحاظ باستان شناسی و تاریخی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و عواملی همچون نزدیکی به دریا ، موقعیت خاص جغرافیایی ، منابع آبی هلیل رود ، دامپروری و وجود مراتع و خاک حاصلخیز ناشی از رسوب گذاری هلیل رود ، باعث بوجود آمدن فرهنگ و تمدنهایی در این منطقه شده است


  .
سنگواره های عظیم الجثه جانوری که در منطقه زهلکوت جازموریان کشف گردیده مربوط به دوران سوم زمین شناسی و آثار پراکنده ای از دوران پارینه سنگی و دوران نوسنگی مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد دوران شهرنشینی هزاره سوم و دوم پیش از میلاد در دوران مفرغ و آهن می باشد و دوران تاریخی و اسلامی این نکته را تائید می کند که در طول تاریخ یکی از مراکز مهم زیست محیطی ایران و جهان به شمارمی آمده است.
در کاوش باستانی شناسی در منطقه رودبار و قلعه گنج اشیاء عتیقه ای کشف شده که در نوع خود بی نظیر هستند و گویای تمدن دیرینه این شهرستان هستند یکی از این اشیاء بدست آمده ، ظروف عجیب اورکه در روستای رمشک کهنوج که به جام گفتگوی تمدنها شهرت یافته است.
 منطقه رودبار از نظر قدمت تاریخی از اولین تمدنهای بشری است و با  تمدن بین النهرین و مصر باستان برابری می کند و بقایای انسانهای  پارینه سنگی در جای جای رودبار دیده می شود. در حقیقت بدرستی  معلوم نیست چه عاملی باعث ویرانی و نابودی شهرهای این منطقه  گردیده زیر تنها ساختمان دو قلعه در کنوج و منوجان باقیمانده  است که بر روی تپه های سنگی بنا شده اند.
هامون جازموریان در سالهای پر باران زیستگاه مناسبی جهت نمونه های متفاوت پرندگان مهاجر یا حیوانات وحشی است . این هامون پست ترین نقطه جغرافیایی است که در شرق شهرستان واقع شده است .
دو رود بزرگ بمپور از شرق و هلیل رود از غرب به این دریاچه فصلی می ریزند . هلیل رود به عنوان بزرگترین رود دائمی جنوب شرق در مرکز این شهرستان از سمت شمال ( پل بهادرآباد ) وارد حوزه جغرافیایی این شهرستان شده و پس از طی مسافتی طولانی به سمت جنوب شرق امتداد یافته و به جازموریان می ریزد .
در دسته بندی تقسیمات حوزه های فرهنگی شهرستان کهنوج به همراه بافت ، جیرفت و عنبرآباد در حوزه فرهنگی هلیل رود جای می گیرند . آب دائم هلیل رود و طغیانهائیکه طی هزاران سال و چندین بار در سال اتفاق افتاده منجر به انباشت رسوبات آبرفتی در پهنه دشت رودبار شده و در نتیجه خاک بسیار حاصلخیزی را که مستعد کشاورزی بوده فراهم آورده است و بدین ترتیب اجتماعات انسانی بصورت استقرار در آبادیهای کوچک تا بزرگتر در کناره های هلیل رود شکل گرفته است .
دشت جیرفت و دشت رودبار به واسطه این دو عامل مهم ، یعنی آب دائم و خاک حاصلخیز از کهن ترین اعصار زیستگاه و محل استقرار اجتماعات انسانی بوده است . وجود بیش از یکصد تپه ، محوطه باستانی و گورستان شناسایی شده در کناره های هلیل رود واقع در دشت رودبار حاکی از غنای فرهنگی- تمدن در این بخش ناشناخته از جنوب شرق ایران است .
هر چند کاوشهای علمی باستان شناسی در پهنه دشت رودبار صورت نگرفته ، لیکن براساس بررسیهای صورت گرفته آثار و مواد فرهنگی موجود حداقل از هزاره سوم قبل از میلاد حضور انسان را در این حوزه فرهنگی سراغ داریم . در منابع تاریخی و متون کهن به جای مانده ، از ایالت گدروزیا نام برده شده است که امروزه شهرستان کهنوج بخشی از این ایالت گدروزیای کهن را تشکیل می دهد ، نام برده شده است . در نوشته ها و متون یونانی از گدروزیای کهن به عنوان خط سیر اسکندر در بازگشت از هند نامبرده شده است . سکه های سلوکی به دست آمده از تپه های باستانی میش پدام ( میش پدوم ) رودبار و نقوش سفالینهای به دست آمده از کاوش گورهای سنگی چاهان و اشکوتو در حوزه رمشک از نفوذ هنر یونانی حکایت دارد .
 در کاوشهای باستان شناسی که طی سالهای 78-1377 در روستاهای میان کوهی چاهان و اشکوتو در حوزه دهستان رمشک صورت گرفت اشیاء و آثار ارزشمندی نظیر ریتونهای سفالی که به سر جانوران و حیوانات منتهی می گردد به دست آمد که در نوع خود شاهکار هنری محسوب می گردد . این اشیاء به همراه دیگر آثاری چون تنگ های سفالی ، کاسه ، جام ، اشیاء زینتی ، قمقه های سفالی و ... که نشانگر این است که ساکنین منطقه در ادوار تاریخی چون هخامنشی ، سلوکی و اشکانی از نظر تکنیک و هنر سفالگری در درجه والایی از این هنر قرار داشته اند . نقوش اشیاء سفالی و فلزی نیز ضمن اینکه هنر و فرهنگ ایرانی را به عنوان خمیر مایه در خود دارد دارای ویژگیهای فرهنگ هندی و یونانی است .
در این میان جام سفالین رمشک اوج تلفیق این هنرهاست .
اشیاء یاد شده از نوع تدفینی و در گورهای سنگی که بدون ملات و به صورت خشکه چین بوده قرارداشته اند در کاوشهای باستان شناسی گورستان پیش از تاریخ بند جلال رمشک اشیاء و آثار سنگی ، سفال و فلزی به دست آمده ، که در خور توجه می باشند .
وجود تعداد نسبتا زیادی ظروف سفالی با خمیر خاکستری رنگ در ابعاد و اندازه ها و فرمهای متفاوت و نقوش هندسی از تمدنی شکوفا در هزاره سوم قبل از میلاد خبر می دهد . اشیاء و آثار این گورستان به لحاظ نقش و فرم مشابه آثار به دست آمده در کاوشهای بمپور ، شهرسوخته ، جیرفت ، شهداد و بلوچستان است .
این ظروف که از ظرافت خاصی برخوردار می باشند در درجه بالایی قرار دارند و کشف این آثار در این بخش از شهرستان کهنوج بیانگر آن است که مردمی هنرمند و صنعتگر در این پهنه جغرافیایی می زیسته و با مردمان هم عصر خویش در تمدنهای همجوار در ارتباط تجاری و فرهنگی بوده اند .
چنانکه می دانیم یک ظرف سفالی نه تنها به عنوان یک ظرف ، بلکه اثری هنری باقیمانده از یک قوم و یا یک تمدن است . که فرهنگ ، هنر ، آداب و سنن ، شیوه معیشت ، اقتصاد ، دین و زبان ، اعتقادات مذهبی و باورها را در خود نهفته دارد و همین است که هر یک از اشیاء تاریخی به دست آمده از گذشتگان شناسنامه و هویت آن ملت به شمار می رود 

پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

ﻛﻮﻩﺍﻟﻠﻪﺍﻛﺒﺮ


ﺩﺭﺣﻮﻣﻪﺷﺮﻗﻲﺗﺮﻳﻦﻗﺴﻤﺖﺷﺮﻕ ﺳﺮﺍﻭﺍﻥﻛﻮﻩﻣﻨﻔﺮﺩﻛﻢ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉﺑﻪﻧﺎم ﺩﺍﻥﭼﻮﭘﻲﻭﺟﻮﺩﺩﺍﺭﺩ، ﻛﻮﻩ ﺩﺍﻥﭼﻮﭘﻲ،ﻛﻮﻩ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﻛﻢ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﻲ ﺍﺳﺖﻛﻪﺩﺭﺍﻧﺘﻬﺎﻱﺷﺮﻗﻲﺧﻴﺎﺑﺎﻥﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﻴﻨﻲﻭﺍﻗﻊﺷﺪﻩﻛﻪﺍﺯﺑﻪﻧﺎﻡ "ﻛﻮﻩﺍﻟﻠﻪﺍﻛﺒﺮ"ﻧﻴﺰﻳﺎﺩﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺮﻓﺮﺍﺯﺍﻳﻦﻛﻮﻩﻳﻜﻲﺍﺯﻣﻨﺎﺑﻊﺫﺧﻴﺮﻩ ﺁﺏ ﺷﻬﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ،ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﺍﻳﻦﻛﻮﻩﺭﺍﺩﺍﻥﭼﻮﭘﻲﻣﻲﻧﺎﻣﻨﺪﻛﻪ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎﻳﻲﺩﺭﺑﻌﻀﻲﺍﺯﻗﺴﻤﺘﻬﺎﻱ ﺁﻥﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺭﺩﻭﻣﺮﺩﻡﺑﺮﺍﻳﻦﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭﺍﻳﻦﺣﻔﺮﻩﻫﺎ(ﻛﻪﺑﻪﺁﻧﻬﺎﻛﻮﺭﺥﻧﻴﺰ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ)ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﻱﻏﻼﺕﺭﺍﺭﻳﺨﺘﻪﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩﺁﻥﺭﺍﺑﺎﮐﻮﺑﻪﻫﺎﻱﭼﻮﺑﻲﻣﻲ ﮐﻮﺑﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﺭﺩ ﻣﻲ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ" .ﺩﺍﻥ"ﺩﺭ ﮔﻮﻳﺶﺑﻠﻮﭼﻲ ﺑﻪﻣﻌﻨﺎﻱ ﺩﺍﻧﻪ(ﮔﻨﺪﻡ )ﻭ"ﭼﻮﭘﻲ"ﺍﺯﻭﺍﮊﻩﭼﻮﭘﻴﺪﻥﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱﮐﻮﺑﻴﺪﻥﻣﻲﺑﺎﺷﺪ (دانچوب به زبان بلوچی به معنی هاوان میباشد).ﻭﺍﻳﻦﮐﻮﻩﺭﺍ ﺑﺪﻳﻦﺟﻬﺖﺑﻪﻧﺎﻡﮐﻮﻩﺩﺍﻧﻪﭼﻮﭘﯽﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ

۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه

قلاع وطوایف شهرپیشین


قلعه کلات میرالهار واقع درتلارسر
قلعه دنسر متعلق به نورمحمد
قلعه بزرگ پیشین قدمتش به زمان مغولها برمی گردد در یک برهه از زمان در تصرف
رئیس ها بعداز آن به ترتیب به تصرف بدرالدین خان سپس محمد محمدحسنی بعدازآن رستم خان
سپس ملاابراهیم دگارانی رند سپس به تصرف طایفه های بر وبلیده به سرکردگی میرزا ودلوش

درآمده سپس دوشنبه ودر آخر دوست محمد بلیده آن را به تصرف خود درآوردند
قلعه کلات چات به طرف سولدان متعلق به هوت جان محمد
قلعه کتگ متعلق به میرمنده بهرام زهی

***طوایف شهرپیشین:
بلیده ای،سندل بر،بر،بهرام زهی،آسکانی،محمدحسنی،شنبه زهی،شاهی زهی،حملی،ملازهی

باتشکر از آقای انور پور و حسن بیجاد







http://pishinshahrdari80.blogfa.com/post-11.aspx